عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اقرار این دو بر حدیث غدیر | 0 | 103 | h_sarhadi |
عاقبت انكار ولایت | 0 | 85 | h_sarhadi |
اعتراف عمر | 0 | 76 | h_sarhadi |
قسم به غدیر | 0 | 60 | h_sarhadi |
ندای آسمانی | 0 | 62 | h_sarhadi |
روز ترنم | 0 | 72 | h_sarhadi |
اوج معنی | 0 | 65 | h_sarhadi |
ندای الغدیر | 0 | 65 | h_sarhadi |
فرشته ها در عید غدیر چه می کنند؟ | 0 | 86 | h_sarhadi |
کتاب بیعت غدیر(ویژه کودک) | 0 | 76 | h_sarhadi |
کتاب همراه غدیر (جاوا) | 0 | 159 | h_sarhadi |
پیامک به مناسبت روز غدیر | 0 | 60 | h_sarhadi |
صلی الله علیک یا امیرالمومنین / علیک منی السلام
=========================
حلقه به گوش نوکر این در شدیم و بس
ما جرعه نوش ساقی کوثر شدیم و بس
روزی نوکر است به دستان صاحبش
پس ریزه خوار حضرت حیدر شدیم و بس
دوران وحدت است نه با دشمن علی
ما با حلال زاده برادر شدیم و بس
چیزی اگر شدیم در خانه شما
بایک دعای حضرت مادر شدیم و بس
تاجی اگر که هست قیامت روی سرم
مدیون لطفتانم و ممنون مادرم
به مناسبت شهادت ابی عبدالله الحسین علیه السلام
شب عاشور محرم الحرام 1435/ آبان 1392
.
.
.
.
.
قابل توجه دوستان عزیز:
این پایگاه هرسخنرانی ای رو برای دانلود قرار نمیده فلذا این سخنرانی رو حتما دانلود کنین و از دست ندین...
یه کتاب عجووووووبه..../ پیشنهاد ما...
مشخصات کتاب:
احتجاجات، ج 1، ص: 3
مشخصات كتاب:
سرشناسه : مجلسی ، محمد باقربن محمدتقی ، 1037 - 1111ق.
عنوان قراردادی : بحار الانوار .فارسی .برگزیده
عنوان و نام پدیدآور : ترجمه جلد چهارم بحارالانوار: احتجاجات / تالیف محمدباقر مجلسی ؛ ترجمه موسی خسروی ؛ به تصحیح محمد بهشتی .
مشخصات نشر : تهران : اسلامیه ، 1378 -
مشخصات ظاهری : ج.
شابك : 42000ریال : دوره 964-481-098-8 : ؛ دوره، چاپ دوم 978-964-481-098-5 : ؛ ج. 1 964-481-066-X : ؛ ج. 2 964-481-067-8 : ؛ ج. 2، چاپ دوم 978-964-481-067 :
یادداشت : ج. 2 (چاپ دوم: 1388) (فیپا).
یادداشت : كتابنامه .
موضوع : احادیث شیعه -- قرن 11ق.
موضوع : اسلام -- احتجاجات
شناسه افزوده : خسروی ، موسی ، 1304 - ، مترجم
شناسه افزوده : بهشتی ، محمد، 1325 - ، مصحح
رده بندی كنگره : BP135 /م 3ب 3042127 1378
رده بندی دیویی : 297/212
شماره كتابشناسی ملی : م 78-5121
عناوین اصلی كتاب شامل:
جلد اول ؛ جلد دوم
دانلود در ادامه مطلب...
کتابی زیبا برای مدعیان وحدت...
مشخصات:
مشخصات كتاب:
سرشناسه : رضوانی علیاصغر، 1341 عنوان و نام پدیداور : غدیر محور وحدت اسلامی/ تالیف علیاصغر رضوانی. مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمكران 1387. مشخصات ظاهری : 64ص. فروست : سلسله مباحث یادمان غدیر. شابك : 6000 ریال 978-964-973-182-7 ؛ 6000 ریال(چاپ دوم) یادداشت : چاپ دوم : 1389 . یادداشت : كتابنامه به صورت زیرنویس . موضوع : غدیر خم موضوع : وحدت اسلامی شناسه افزوده : مسجد جمكران (قم) رده بندی كنگره : BP223/5/ر6غ43 1387 رده بندی دیویی : 297/452 شماره كتابشناسی ملی : 1720946
عناوین اصلی كتاب شامل:
مقدمه ناشر؛ پیشگفتار؛ انسجام تكوینی در صدر اسلام؛ وصیّت پیامبران به پیروی از جانشین به حقّ؛ وحدت حقیقی بر محور امام معصومعلیه السلام؛ سنت الهی در امتحان امتها؛ ایمان همراه با ولایت؛ احتیاج به امام ناطق؛ وظیفه ما در بیان حقایق؛ علم پیامبرصلی الله علیه واله به اختلاف امت اسلامی؛ توجیه كلام هارونعلیه السلام؛ غدیر محور انسجام حقیقی؛ طرح غدیر در راستای انسجام اسلامی؛ غدیر از دیدگاه برخی از اهل سنت؛ برخی از شاعران غدیر از اهل سنت؛ پیامهای غدیر به جامعه اسلامی؛ پی نوشت ها
دانلود در ادامه مطلب...
یه کتاب جالب....و خواندنی...
مشخصات:
نماز تراویح(نماز تراویح، سنت یا بدعت)
مشخصات كتاب:
سرشناسه : طبسی، نجم الدین، 1334 -
عنوان و نام پدیدآور : نماز تراویح/ نجم الدین طبسی؛ مترجم محمدحسین شیرازی.
مشخصات نشر : قم: دلیل ما ، 1385.
مشخصات ظاهری : 95 ص.
فروست : سلسله درس هایی از فقه مقارن ؛ 2.
شابك : 5000 ریال 964-397-221-6 : ؛ 10000 ریال : چاپ دوم 978-964-397-221-9 :
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
یادداشت : چاپ دوم: تابستان 1387.
یادداشت : عنوان روی جلد: نماز تراویح: سنت یا بدعت ؟.
یادداشت : كتابنامه: ص. [91] - 95؛ همچنین به صورت زیرنویس.
عنوان روی جلد : نماز تراویح: سنت یا بدعت ؟.
موضوع : نماز تراویح
موضوع : احادیث اهل سنت -- قرن 14
موضوع : رمضان
شناسه افزوده : شیرازی، محمدحسین ، 1335 - ، مترجم.
رده بندی كنگره : BP187/7 /ط25ن 8 1385
رده بندی دیویی : 297/353
شماره كتابشناسی ملی : م 85-17455
عناوین اصلی كتاب شامل:
سخن مترجم؛ واژه «تراویح»؛ نمازهای ماه رمضان در احادیث شیعه و سنی؛ آراء فقها در نافله ماه رمضان؛ تعداد ركعت های نافله رمضان؛ نماز تراویح با جماعت، بدعتی از خلیفه دوم؛ حكم جماعت در نافله رمضان؛ پاورقی
جهت دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
یکی از شاهکارهای علامه عسکری...
مشخصات کتاب:
دو مکتب در اسلام جلد 1 الی 3
مشخصات کتاب:
سرشناسه : عسکری مرتضی - 1293
عنوان و نام پدیدآور : دو مکتب در اسلام مرتضی عسکری ترجمه عطاآمحمد سردارنیا
مشخصات نشر : تهران بنیاد بعثت مرکز چاپ و نشر، - 137.
شابک : 964-309-073-61بها:20000ریال ج 2)؛1800ریال ج 3) ؛ 964-309-073-61بها:20000ریال ج 2)؛1800ریال ج 3) ؛ 964-309-073-61بها:20000ریال ج 2)؛1800ریال ج 3) ؛ 964-309-073-61بها:20000ریال ج 2)؛1800ریال ج 3) ؛ 964-309-077-93
وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی یادداشت : فهرستنویسی براساس جلد دوم 1375.
یادداشت : عنوان اصلی معالم المدرستین بحوث ممهذه التوحید کلمه المسلمین
یادداشت : کتابنامه مندرجات : . .-- ج 2. دیدگاه دو مکتب درباره مدارک تشریعی اسلام .-- ج 3. اثر نهضت حسینی "ع در احیای سنت پیامبر .--
موضوع : احادیث احکام موضوع : امامت موضوع : خلافت موضوع : اجتهاد و تقلید
موضوع : اهل سنت -- دفاعیهها و ردیهها
موضوع : شیعه -- دفاعیهها و ردیهها
شناسه افزوده : سردارنیا، عطاآمحمد
شناسه افزوده : بنیاد بعثت مرکز چاپ و نشر
رده بندی کنگره : BP112/6/ع5م6041 1370ی
رده بندی دیویی : 297/2135
شماره کتابشناسی ملی : م76-6319
عناوین اصلی کتاب شامل:
جلد 1؛ جلد 2؛ جلد 3
جهت دانلود به ادامه مطلب رجوع فرمایید...
این به مناسبت محرم...
مشخصات کتاب:
امام حسین (ع)در منظر اهل سنت و تشیع
مشخصات كتاب:
نویسنده :محمد اسماعیل زاده ناشر : مشعر
عناوین اصلی كتاب شامل:
مقدمه ؛ برخی از روایات وارده از پیامبر اكرم در عظمت امام حسین (ع)؛ خبر دادن رسول خدا از شهادت امام حسین (ع)؛ موجبات نهضت عاشورا؛ هدف از نهضت عاشورا؛ آثار و نتایج نهضت عاشورا؛ نوگرایی در میان اهل سنت
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
یه کتاب فوق العاده....
مشخصات کتاب:
المراجعات -مناظره علمی
مشخصات كتاب:
سرشناسه : شرفالدین، عبدالحسین، 1958 - 1873
عنوان قراردادی : [المراجعات. فارسی]
عنوان و نام پدیداور : مناظرات ترجمه المراجعات/ تالیف عبدالحسین شرفالدین عاملی؛ مترجم حیدرقلیبن نور محمدخان سردار كابلی با مقدمه كیوان سمیعی
مشخصات نشر : تهران: نشر سایه، 1380.
مشخصات ظاهری : ص 531
شابك : 964-5918-26-x
وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی
یادداشت : این كتاب تحت عناوین مختلف بهفارسی ترجمهشده است
یادداشت : فهرستنویسی براساس اطلاعات فیپا.
یادداشت : عنوان اصلی: المراجعات.
موضوع : شیعه -- دفاعیهها و ردیهها
موضوع : اهل سنت -- دفاعیهها و ردیهها
موضوع : شیعه -- احتجاجات
موضوع : كلام شیعه -- امامیه
شناسه افزوده : سردار كابلی، حیدرقلی، 1331 - 1255، مترجم
رده بندی كنگره : BP212/5/ش4م4041 1380
رده بندی دیویی : 297/4172
شماره كتابشناسی ملی : م80-9997
عناوین اصلی كتاب شامل:
مقدمه ناشر؛ مقدمه چاپ اول؛ مقدمه چاپ دوم؛ شروع مناظره؛ سوال اول؛ سوال دوم؛ سوال سوم؛ سوال چهارم؛ پاورقی
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
با سلام بعد یه مدت بلاخره اومدیم /اما این دفعه با معرفی یه کتاب....
حتما دانلودش کنین.... با انواع فونت ها...
مشخصات کتاب:
دیدگاههای دو خلیفه
مشخصات کتاب:
سرشناسه : طایی نجاح 1332 عنوان قراردادی : نظریاتالخلیفتین .فارسی عنوان و نام پدیدآور : دیدگاههای دو خلیفه تالیف نجاح الطائی مترجم رئوف حقپرست مشخصات نشر : قم : دارالهدی لاحیاء التراث 1388. مشخصات ظاهری : 511 ص. شابک : 978-964-2717-24-8 وضعیت فهرست نویسی : فاپا یادداشت : کتابنامه ص. [498] -500. موضوع : ابوبکر، عبدالله بن ابی قحافه 51 قبل از هجرت 13ق. موضوع : عمربن خطاب 40 قبل از هجرت - 23ق. موضوع : احادیث اهل سنت -- قرن 14 موضوع : خلفای راشدین شناسه افزوده : حقپرست، رئوف، 1330 - مترجم رده بندی کنگره : DS38/18 /الف27ط24041 1388 رده بندی دیویی : 953/02 شماره کتابشناسی ملی : م84-5605
عناوین اصلی کتاب شامل:
زهد عمر؛ صراحت ابوبکر و عمر؛ دیدگاه اقتصادی عمر؛ دروغ گفتن بر ضد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و اصحاب؛ رابطه بین ابوبکر و عمر؛ قتلهای مرموز در صدر اول اسلام؛ دیدگاه فقهی؛ دیدگاه ابوبکر و عمر درباره ی تعیین والیان و اداره ی آنها؛ دیدگاه حزب قریش درباره ی یهود؛ فهرست منابع و مآخذ
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرماید...
چرا با وجود بیعت خلفاء در غدیر (آنهم بصورت متواتر در منابع خاص و عام) به فتنه سقیفه ( که ازفتنه سامری در بنی اسرائیل وحشتناکتر و خطرناکتر بود) مشروعیت می بخشید؟
و چگونه می توان بیعت خلفاء در غدیر را توجیه کرد؟؟؟؟
آیا میدانید جمعیتی که در غدیر خم حضور داشتند چند نفر بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
120000 هزار نفر (به روایت خاص و عام)
120000 نفر یعنی چقدر؟؟؟
یعنی شما باید علاوه بر در نظر گرفتن ورزشگاه آزادی 20000 نفر دیگر هم به آن اضافه کنید!!!!
یعنی دوتای دیگه از این سالنهای مملو از جمعیت....
نکته اش کجاست؟؟؟
نکته اش اینه که / الان که الانه و اینقدر تکنولوژی پیشرفت کرده همچین سخنرانی با این جمعیت نداریم...یعنی از آدم(ع)تا خاتم(ص) که نه تا آلان و حتی شاید تا قائم(عج)هم چنین جمعیت نداشته باشیم... آنهم در آن سرزمین گرم و داغ و سوزان...آنهم برای چند ساعت سخنرانی کردن....آنوقت این عاقلانه است که بگوییم امر مهمی نبوده و ابلاغ ولایت نبود بلکه ابلاغ دوست داشتن حضرت امیر علیه السلام بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
غدیر، عید انسانیت
غدیر عید انسانیت است . آن روز هدف نهایی از خلقت انسان بیان شد . غدیر در روح ما و از طینت ماست . با غدیر به دنیا آمده ایم، و با زلالش، که با شیره جانمان آمیخته است، به ملاقات پروردگار خواهیم رفت .
آینده غدیر
در غدیر چشمان پیامبر (ص) دور دست هایی را می نگریست که می بایست کشتی اسلام آن را طی کند تا هدف نهایی آن به ظهور برسد .
دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفت و او را بلند کرد و از همانجا او را به همه نسل های تاریخ نشان داد و به عنوان جانشین خود معرفی فرمود .
هیچ حکمی مثل ولایت اعلام نشد
گلچین ۱۸۰ قطعه از بهترین مدیحه سرایی و سرود در وصف جشن عید غدیر خم که در سالهای گذشته با مداحی حاج منصور ارضی ، حاج سعید حدادیان ، حاج حسین سازور ، حاج محمود کریمی ، حاج محمدطاهری ، حاج حسن خلج ، حاج محمدرضا بذری ، حاج مهدی سلحشور ، حاج سید مهدی میرداماد ، حاج سید مجید بنی فاطمه ، حاج احمد واعظی ، حاج مهدی مختاری ، حاج عباس طهماسپور ، کربلایی حمید علیمی ، حاج حسین سیب سرخی و حاج ابوالفضل بینائیان به صورت صوتی در ادامه مطلب آماده دانلود میباشد.
چرا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) به صورت کتبی نوشته هایی به امام علی (علیه السلام) ندادند تا بعد ازایشان به امامت برسند؟
دوران پیامبر گرامی اسلام دوران عجیبی بود و منافقان بسیار. در پاسخ به سؤال شما باید بگوییم:
1- اعلان رسمی کم تر از نوشته نیست. آن هم اعلانی که در آن(غدیر) بیش از 120000 نفر حضور داشته و آن را مکتوب کنند.
2- در صورت مکتوب شدن، از بین بردن آن برای مخالفین کاری نداشت. همانطور که:
· در ماجرای فدک نیز ابوبکر سند رسمی ای که حضرت زهرا(سلام الله علیها) از پیامبر داشتند را پاره کرد و فدک را غصب کرد.
· حدود یک قرن منع حدیث بود و تمامی احادیث مکتوب سوزانده شد.
· در هنگامی که قرآن ها برای تهیه بهترین نسخه جمع آوری شدند، قرآنی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) به امر پیامبر جمع آوری کرده بودند را نپذیرفتند.
3- کتاب های تاریخی(سنی و شیعه) امامت حضرت علی(علیه السلام) را تأیید کرده اند و این خود یک سند است.
4- با این حال پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) در زمان شهادت خود، هنگامی که در بستر بیماری بودند فرمودند: «قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم تا بعد از من اختلاف نکنید.» اما عمر گفت: «او تب دارد و هزیان می گوید.» و مانع آوردن کاغذ شد.
سالروز تاسیس این پایگاه:
25مهرماه سال 1392 مصادف با ایام و دهه امامت و ولایت
بهانه ای برای نشانه دادن ارادت خود به حضرت امیر علیه السلام
این پست در حال بارگزاری می باشد....
… از سقیفه باید آغاز کنیم.
دروغگوست کسی که زندگی فاطمه(ع) را بنویسد و بر سقیفه پرده بکشد.
خام است آن که بدبختی های مسلمین را در تاریخ اسلام بررسی کند و سقیفه را نادیده گذارد.
در سقیفه حقیقت ایمان و نفاق رقم زده شد، نفاق بر مسند نشست و ایمان سنگر گرفت، نفاق چیره شد و ایمان مبارزه آغاز کرد، نفاق در کفّه ی اکثریت قرار گرفت و ایمان در اقلیت ماند، نفاق هجوم آغاز کرد و ایمان صبوری پیشه ساخت، نفاق کینه های خویش آشکار کرد و ایمان آماج حمله ها شد…
پرسش :
جريان سقيفه را توضيح دهيد؟
یحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ ینَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ یتُوبُوا یكُ خَیرًا لَهُمْ وَإِنْ یتَوَلَّوْا یعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ مِنْ وَلِی وَلَا نَصِیرٍ(التوبة/۷۴) حجةالاسلام عبدالرضا درایتی - تالیفات : - چرا سکوت ؟ - تلخ ترین اسناد - دریغ از یک جواب
اینم فایل تصویری:
http://www.aparat.com/v/qlop5
چند نکته:
- اگر دقت کنید اهل تسنن واقعه ترور را بعد از جنگ تبوک نقل میکنند!!!!
چـــــــــــــــــرا؟؟؟؟
- اما شیعه جریان ترور را بعد از جریان غدیر نقل میکند!!!!!
چـــــــــــــــرا؟؟؟؟
اگر نخواهیم خیلی ریز بشویم/و با استدلال به آیه ی ابلاغ نومیدی کفار را قطعی بدانیم / تنها کاری که آنان میتوانستند بکنند/ترور پیامبر اکرم(ص)بود....
اهل تسنن برای رد گم کنی و تبرئه کردن متهمان این ماجرا آنرا بعد از جریان تبوک نقل میکند...../ چرا حقایق را کتمان کنیم؟؟؟؟؟؟
مگر آیات سوره بقره را جایی که اهل کتاب را متهم به تحریف میکند را نخوانده اید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ. التوبه / 74.
منافقان به نام خدا سوگند ياد ميكنند كه چيز بدى نگفتند (چنان نيست) آنان سخنان كفرآميز بر زبان آوردند و بعد از اسلام آوردن، كافر شدند و تصميماتى اتخاذ كردند كه موفق به انجام آنها نشدند (سوء قصد بجان رسول خدا) آن ها به جاى آن كه در برابر نعمت و ثروتى كه به فضل و بخشش خدا و پيامبرش نصيب آنها شده، سپاسگزار باشند، در مقام كينه و دشمنى بر آمدند، با اينحال اگر توبه كنند براى آنها بسيار بهتر است و اگر نافرمانى كنند، خدا آنها را در دنيا و آخرت به عذابى بس دردناك مجازات خواهند كرد و در روى زمين هيچ دوست و ياورى براى آنان نخواهد بود.
بسياري از مفسرين اهل سنت در تفسير «وَهَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» گفتهاند كه مراد كساني هستند كه قصد داشتند در بازگشت از جنگ تبوك رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ترور نمايند ؛ چنانچه بيهقي در دلائل النبوة و سيوطي در الدر المنثور مينويسند:
عن عروة قال رجع رسول الله صلى الله عليه وسلم قافلا من تبوك إلى المدينة حتى إذا كان ببعض الطريق مكر برسول الله صلى الله عليه وسلم ناس من أصحابه فتآمروا أن يطرحوه من عقبة في الطريق فلما بلغوا العقبة أرادوا أن يسلكوها معه فلما غشيهم رسول الله صلى الله عليه وسلم أخبر خبرهم فقال من شاء منكم أن يأخذ بطن الوادي فإنه أوسع لكم وأخذ رسول الله صلى الله عليه وسلم العقبة وأخذ الناس ببطن الوادي الا النفر الذين مكروا برسول الله صلى الله عليه وسلم لما سمعوا ذلك استعدوا وتلثموا وقد هموا بأمر عظيم وأمر رسول الله صلى الله عليه وسلم حذيفة بن اليمان رضي الله عنه وعمار بن ياسر رضي الله عنه فمشيا معه مشيا فامر عمارا أن يأخذ بزمام الناقة وأمر حذيفة يسوقها فبينما هم يسيرون إذ سمعوا وكزة القوم من ورائهم قد غشوه فغضب رسول الله صلى الله عليه وسلم وأمر حذيفة أن يردهم وأبصر حذيفة رضي الله عنه غضب رسول الله صلى الله عليه وسلم فرجع ومعه محجن فاستقبل وجوه رواحلهم فضربها ضربا بالمحجن وأبصر القوم وهم متلثمون لا يشعروا انما ذلك فعل المسافر فرعبهم الله حين أبصروا حذيفة رضي الله عنه وظنوا ان مكرهم قد ظهر عليه فأسرعوا حتى خالطوا الناس وأقبل حذيفة رضي الله عنه حتى أدرك رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما أدركه قال اضرب الراحلة يا حذيفة وامش أنت يا عمار فأسرعوا حتى استووا بأعلاها فخرجوا من العقبة ينتظرون الناس فقال النبي صلى الله عليه وسلم لحذيفة هل عرفت يا حذيفة من هؤلاء الرهط أحدا قال حذيفة عرفت راحلة فلان وفلان وقال كانت ظلمة الليل وغشيتهم وهم متلثمون فقال النبي صلى الله عليه وسلم هل علمتم ما كان شأنهم وما أرادوا قالوا لا والله يا رسول الله قال فإنهم مكروا ليسيروا معي حتى إذا طلعت في العقبة طرحوني منها قالوا أفلا تأمر بهم يا رسول الله فنضرب أعناقهم قال أكره أن يتحدث الناس ويقولوا ان محمدا وضع يده في أصحابه فسماهم لهما وقال اكتماهم.(البيهقي، أبي بكر أحمد بن الحسين بن علي (متوفاي458هـ)، دلائل النبوة، دلائل النبوة ج 5، ص256، باب رجوع النبي من تبوك وأمره بهدم مسجد الضرار ومكر المنافقين به في الطريق وعصمة الله تعالى إياه وإطلاعه عليه وما ظهر في ذلك من آثار النبوة، طبق برنامه الجامع الكبير؛/السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج 4، ص 243، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993.)
بيهقى در دلائل النبوة از عروه روايت كرده كه او گفت: هنگامى كه رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله با مسلمين از تبوك مراجعت مي كرد و در راه مدينه بسير خود ادامه ميداد، گروهى از اصحاب او اجتماعى كردند، و تصميم گرفتند كه آن جناب را در يكى از گردنههاى بين راه به طور مخفيانه از بين ببرند، و در نظر داشتند كه با آن حضرت از راه عقبه حركت كنند.پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از اين تصميم خائنانه مطلع شد و فرمود: هر كس ميل دارد از راه بيابان برود ؛ زيرا كه آن راه وسيع است و جمعيت به آسانى از آن مي گذرد، حضرت رسول (صلي الله عليه وآله وسلم) هم از راه عقبه كه منطقه كوهستانى بود به راه خود ادامه داد، اما آن چند نفر كه اراده قتل پيغمبر را داشتند براى اين كار مهيا شدند، و صورت هاى خود را پوشانيدند و جلو راه را گرفتند.
حضرت رسول امر فرمود، حذيفة بن يمان و عمار بن ياسر در خدمتش باشند، و به عمار فرمود: مهار شتر را بگيرد و حذيفه هم او را سوق دهد، در اين هنگام كه راه ميرفتند ناگهان صداى دويدن آن جماعت را شنيدند، كه از پشت سر حركت ميكنند و آنان حضرت رسول را در ميان گرفتند و در نظر داشتند قصد شوم خود را عملى كنند.پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از اين جهت به غضب آمد، و به حذيفه امر كرد كه آن جماعت منافق را از آن جناب دور كند، حذيفه به طرف آن ها حمله كرد و با عصائى كه در دست داشت، بر صورت مركبهاى آنها زد و خود آنها را هم مضروب كرد، و آنها را شناخت، پس از اين جريان خداوند آنها را مرعوب نمود و آنها فهميدند كه حذيفه آنان را شناخته و مكرشان آشكار شده است، و با شتاب و عجله خودشان را به مسلمين رسانيدند و در ميان آنها داخل شدند.
بعد از رفتن آنها حذيفه خدمت حضرت رسول رسيد، و پيغمبر فرمود: حركت كنيد، و با شتاب از عقبه خارج شدند، و منتظر بودند تا مردم برسند، پيغمبر اكرم فرمود: اى حذيفه شما اين افراد را شناختيد ؟ عرض كرد: مركب فلان و فلان را شناختم، و چون شب تاريك بود، و آنها هم صورتهاى خود را پوشيده بودند، از تشخيص آنها عاجز شدم.
حضرت فرمود: فهميديد كه اينها چه قصدى داشتند و در نظر داشتند چه عملى انجام دهند ؟ گفتند: مقصود آنان را ندانستيم، گفت: اين جماعت در نظر گرفته بودند از تاريكى شب استفاده كنند و مرا از كوه بزير اندازند، عرض كردند:يا رسول اللَّه ! امر كنيد تا مردم گردن آنها را بزنند، فرمود: من دوست ندارم مردم بگويند كه محمد اصحاب خود را متهم ميكند و آنها را ميكشد، سپس رسول خدا آنها را معرفي كرد و فرمود: شما اين موضوع را نديده بگيريد و ابراز نكنيد.
اما اين كه اين افراد چه كساني بودهاند روشن نيست. برخي از علماي اهل سنت همانند ابن حزم اندلسي كه از استوانههاي علمي اهل سنت به شمار ميرود نام اين افراد را آوره است. وي در كتاب المحلي مينويسد:
أَنَّ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ وَطَلْحَةَ وَسَعْدَ بن أبي وَقَّاصٍ رضي الله عنهم أَرَادُوا قَتْلَ النبي صلى الله عليه وسلم وَإِلْقَاءَهُ من الْعَقَبَةِ في تَبُوكَ.(إبن حزم الأندلسي الظاهري، ابومحمد علي بن أحمد بن سعيد (متوفاي456هـ)، المحلي، ج 11، ص 224، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة – بيروت؛و دار الفكر، توضيحات: طبعة مصححة ومقابلة على عدة مخطوطات ونسخ معتمدة كما قوبلت على النسخة التي حققها الأستاذ الشيخ أحمد محمد شاكر.)
ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم ) را داشتند و ميخواستند آن حضرت را از گردنهاي در تبوك به پايين پرتاب كنند.
البته ابن حزم، وقتي اين حديث را نقل ميكند، تنها اشكالي كه به روايت دارد، وجود وليد بن عبد الله بن جميع در سلسله سند آن است و لذا ميگويد كه اين روايت موضوع و كذب است.
ما در اين جا نظر علماي علم رجال و بزرگان اهل سنت را در باره وليد بن عبد الله نقل ميكنيم تا ببنيم كه نظر ابن حزم از نظر علمي چه ارزشي دارد و تا چه اندازه قابل قبول است.
وقتي به كتابهاي رجالي اهل سنت مراجعه ميكنيم، مي بينيم كه بسياري از علماي اهل سنت، وليد بن عبدالله بن جميع را توثيق كرده و او را صدوق و ثقه خواندهاند ؛ چنانچه ابن حجر عسقلاني، حافظ علي الإطلاق اهل سنت و يكي ديگر از استوانههاي علمي اهل سنت در تقريب التهذيب در باره او مينويسد:
7459 - الوليد بن عبد الله بن جميع الزهري المكي نزيل الكوفة صدوق.(تقريب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 286، وفات: 852، دراسة وتحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، چاپ: الثانية، سال چاپ: 1415 - 1995 م، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، لبنان، توضيحات: طبعة مقابلة على نسخة بخط المؤلف وعلى تهذيب التهذيب وتهذيب الكمال.)
و همچنين ابن سعد در الطبقات الكبري مينويسد:الوليد بن عبد الله بن جميع الخزاعي من أنفسهم وكان ثقة وله أحاديث.(الطبقات الكبرى، محمد بن سعد، ج 6 - ص 354، وفات: 230، چاپخانه: دار صادر، بيروت، ناشر: دار صادر، بيروت.)
و عجلي در معرفة الثقات خودش مينويسد:
الوليد بن عبد الله بن جميع الزهري مكي ثقة.(معرفة الثقات، العجلي، ج 2 - ص 342، وفات: 261، چاپ: الأولى، سال چاپ: 1405، ناشر: مكتبة الدار، المدينة المنورة).
و نيز رازي در كتاب الجرج و التعديل در باره او مينويسد:
نا عبد الرحمن نا عبد الله بن أحمد بن محمد بن حنبل فيما كتب إلى قال قال أبى: الوليد بن جميع ليس به بأس. نا عبد الرحمن قال ذكره أبى عن إسحاق بن منصور عن يحيى بن معين أنه قال: الوليد ابن جميع ثقة. نا عبد الرحمن قال سئل أبى عن الوليد بن جميع فقال: صالح الحديث. نا عبد الرحمن قال سألت أبا زرعة عن الوليد بن جميع فقال: لا بأس به.(الجرح والتعديل، الرازي، ج 9، ص 8، وفات: 327، چاپ: الأولى، سال چاپ: 1371 - 1952 م، چاپخانه: مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانية، بحيدر آباد الدكن، الهند، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، توضيحات: عن النسخة المحفوظة في كوپريلي ( تحت رقم 278) وعن النسخة المحفوظة في مكتبة مراد ملا ( تحت رقم 1427) وعن النسخة المحفوظة في مكتبة دار الكتب المصرية ( تحت رقم 892).)
و مزي در تهذيب الكمال مينويسد:
قال عبد الله بن أحمد بن حنبل عن أبيه، وأبو داود: ليس به بأس. وقال إسحاق بن منصور، عن يحيى بن معين: ثقة. وكذلك قال العجلي وقال أبو زرعة: لا بأس به وقال أبو حاتم: صالح الحديث.(تهذيب الكمال، المزي، ج 31، ص 36 – 37، وفات: 742، تحقيق: تحقيق وضبط وتعليق: الدكتور بشار عواد معروف، چاپ: الرابعة، سال چاپ: 1406 - 1985 م، ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، لبنان.)
و ذهبي از بزرگترين علماي رجال اهل سنت در ميزان الاعتدال در باره وليد بن جميع مينويسد:
وثقه ابن معين، والعجلي. وقال أحمد وأبو زرعة: ليس به بأس. وقال أبو حاتم: صالح الحديث.(ميزان الاعتدال، الذهبي، ج 4، ص 337، وفات: 748، تحقيق: علي محمد البجاوي، چاپ: الأولى، سال چاپ: 1382 - 1963 م، ناشر: دار المعرفة للطباعة والنشر - بيروت – لبنان.)
و از همۀ اينها مهمتر اينكه مسلم نيشابوري در صحيح مسلم دو بار از وليد بن عبد الله بن جميع روايت نقل كرده است: يك بار در جلد 5، ص 177 ذيل باب الوفاء بالعهد، و بار ديگر در ج8، ص 123 در كتاب صفات المنافقين و احكامهم.
در نتيجه وليد بن عبد الله بن جميع ثقه است و به تبع آن اين روايت نيز كاملا صحيحه است.
البته ما به صحت و سقم اين مطلب كه آنها در اين ترور شركت داشتهاند يا نه،فعلا كاري نداريم و این بحث خارج از موضوع این مطلب است و جداگانه بررسی خواهد شد. ما فقط ميخواستيم سخن ابن حزم اندلسي را از نظر علمي نقد و بررسي كنيم.
پس در حقيقت اين علماي اهل سنت هستند كه بايد از اين مطلب جواب دهند كه چرا ابن حزم اندلسي چنين روايتي را نقل و به صورت غير عالمانه آن را رد كرده است.
این مطالب برگرفته از خطبه ی غدیریه است که پیامبر اکرم ص در غدیر در توصیف حضرت ولیعصر عج و حکومت ایشان ایراد فرمودند / که میتونید هم متن و هم فایل صوتیش رو دانلود کنید:
آگاه باشید! او بر قاطبه ادیان پیروز خواهد گردید.
آگاه باشید! او از ستمکاران انتقام خواهد گرفت.
آگاه باشید! او تمامی دژها را فتح نموده و ویران خواهد ساخت.
آگاه باشید! او تمامی طوایف و قبائل شرک را درهم خواهد کوبیده و نابود خواهد ساخت.
آگاه باشید! او انتقام خون دوستان خدا را باز خواهد ستاند.
آگاه باشید! او یار و یاور دین خدای بزرگ است.
آگاه باشید! او کشتیبانی کار آزموده در دریائی عمیق است.
آگاه باشید! او فاضلان را به فضلشان و جاهلان را به جهلشان می شناسد و می شناساند.
آگاه باشید! او برگزیده خدا و منتخب اوست.
آگاه باشید! او وارث تمامی دانش هاست و به همه علوم تسلط و احاطه دارد.
آگاه باشید! او از خدایش برای شما گزارش می نماید و شما را به چگونگی ایمان به خدا می آگاهاند.
آگاه باشید! او راست کار و درست کردار و استوار و پا برجاست.
آگاه باشید! که امور خلقت و خلایق - از سوی خدا - به او واگذار شده است.
آگاه باشید! که تمامی پیام آوران گذشته به آمدن او نوید داده اند.
آگاه باشید! که آن حضرت آخرین حجّت الهی است و پس از او دیگر حجتی نخواهد آمد، حق - تماماً - با او و نور نزد اوست.
آگاه باشید! کسی را یارای چیرگی بر او نیست.
آگاه باشید! او ولیّ خدا در زمین است و داور دادار در میان آفریده های اوست، و امین خدای متعال در پنهان و پیدای اوست."
فایل صوتی:
روی آدرس زیر کلیک و دانلود رایگان را انتخاب فرمایید...
مقاله حاضر، سعی دارد به نقل و بررسی، دیدگاه خاورشناسان غربی در خصوص واقعه غدیر با ارائه نظرات آنان، بپردازد.
مقصود از «اسلام شناسان غربی» کلیه دانش ورزان غیرمسلمانی است که به دلیل یا ادله خاصی، در مقام مطالعه و شناخت اسلام برآمده اند اعم از غربی یا شرقی.
به نظر بنده، استعمال واژه «اسلام شناس» درست نیست، زیرا اسلام شناسان همان فقهاء و مجتهدین هستند، لذا بهتر است، چنین بگوئیم:
غدیر از منظر خاورشناسان یا مستشرقین غربی.
حديث غدير و ديدگاه بزرگان اهل سنّت
بنابراين، اگر خدشه بخارى به اصل حديث غدير باشد، در پاسخ مى گوييم: شمارى از بزرگان اهل سنّت به صراحت سخن ترديد كنندگان در حديث غدير را ـ هر كسى كه مى خواهد باشد ـ بى پايه مى دانند. براى نمونه بدخشى در اين زمينه مى نويسد:
هذا حديث مشهور، ولم يتكلّم في صحّته إلاّ متعصّب جاحد لا اعتبار بقوله، فإن الحديث كثير الطرق جدّاً، وقد استوعبها ابن عقدة في كتاب مفرد، وقد نصّ الذهبي على كثير من طرقه بالصحة، ورواه من الصحابة عدد كثير;1
اين حديث صحيح و مشهور است، تنها افراد متعصب و انكار كنندگان حق در صحت آن ترديد مى كنند كه سخن اين افراد نيز اعتبار ندارد; چرا كه به راستى اين حديث از طريق هاى بسيار فراوانى نقل شده است. ابن عقده در كتاب مفرد آن را به طور كامل بررسى كرده است. ذهبى نيز به صحّت بسيارى از طرق نقل آن حديث تصريح كرده است. هم چنان كه شمار فراوانى از صحابه اين حديث را نقل كرده اند.
1 . نزل الابرار بما صح من مناقب اهل البيت الاطهار: 21.
روز غدیر، عید ولایت و یادآور امامت راستین و فضیلت هاى متعالى امیر مومنان على(ع) است.
یکى از جلوههاى زیباى بزرگداشت غدیر در زیارت مخصوص امام على(ع)در روز غدیر مشاهده مىشود. کلمات آن زیارت زمزمه روح نواز امام هادى(ع) است و تاریخ صدور آن سالى است که معتصم خلیفه عباسى آن حضرت را به بغداد احضار کرد. در این موقعیت، حضرت به زیارتامیرمومنان(ع)شتافته و این میراث ماندگار را به یادگار گذاشت.
محتواى زیارت درباره فرهنگ غدیر و زندگى شکوهمند امامعلى(ع) است و موارد زیر از محورهاى مهم آن شمرده مىشود.
فضائل امام على در قرآن
در زیارت غدیر از آیه ولایت یاد شده است که مىفرماید: سرپرست و ولى شما تنها خدا است و پیامبر او و آنها که ایمانآوردهاند، همانها که نماز برپا مىدارند، و در حال رکوع زکاتمىدهند؛ و کسانى که ولایتخدا و پیامبرش و افراد با ایمان رابپذیرند، پیروزند، زیرا حزب و جمعیتخدا پیروز است.
مفسران اهل سنت و شیعه در شان نزول این آیه به نقل از ابوذرچنین مىنویسند: ابوذر گفت: من به دو چشم خویش دیدم و به دو گوشخود شنیدم و چنانچه خلاف آن را نقل کنم، نابینا وناشنوا گردم.
که پیامبر(ص)فرمود: على پیشواى نیکان و قاتل کافران است. هر کس او را یارىکند، از ناحیه خداوند یارى مىشود و هر کس او را تنها بگذارد،خدا او را خوار مىسازد.
بدانید من روزى نماز ظهر را با پیامبر(ص)خواندم. فقیرى کمکخواست؛ اما کسى چیزى به او نداد. در این حال سائل دستهاى خویشرا به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجدپیامبر(ص)کمک خواستم اما کسى به من کمک نکرد.
على(ع) که در حال رکوع بود و انگشتر در دست راستخویشداشت. به سائل اشاره کرد. سائل به سوى حضرت رفت و خاتم ازانگشتر حضرت بر گرفت. رسول گرامى اسلام که این منظره رامشاهده کرده بود.- پس از نماز خویش دستبه دعا برداشت و فرمود:
خدایا، موسى از تو خواستار شرح صدر وآسانى کار و باز شدن گرهزبان خویش براى فهماندن کلامش شد و از تو واستبرادرش هارون راوزیر و پشتیبان و شریک درکارش قرار دهى و تو در پاسخ اوفرمودى:(سنسد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکمابآیاتنا)بزودى بازوان تو را به وسیله برادرت محکم و نیرومندمىکنیم و براى شما سلطه و برترى قرار مىدهیم و به برکت آیات مابر شما دست نمىیابند.
خدایا، من محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا، به من سعهصدر و آسانى در کار عطا کن و على را که از اهل من است. وزیرو پشتیبان من قرار بده.
پس سوگند به خدا هنوز کلام پیامبر(ص)تمام نشده بود که جبرئیلنازل شد و گفت: اى محمد! بخوان: انما ولیکمالله و رسوله...
این شان نزول را علاوه بر محدثان و مفسران شیعه بسیارى ازاهل سنت نیز نقل کردهاند.
امام هادى(ع)در نامهاى که به اهل اهواز ارسال داشت بر آنچهدر این زیارت درباره آیه ولایت آمده تاکید ورزیده، مىفرماید:
صحیحترین خبرى که قرآن به صحت آن نیز گواهى داده استحدیثى استکه به اتفاق نقل شده است که پیامبر گرامى اسلام فرمود: من دوجانشین و در تعبیر دیگر دو چیز گرانبها براى شما باقىمىگذارم: کتاب خدا و عترت. اگر به این دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمىشوند تا در حوض بر من وارد شوند.
ما شواهد این حدیث را آشکارا در آیه (انما ولیکمالله ورسوله...) مىبینیم. «ثم اتفقت روایات العلماء فى ذلکلامیرالمومنین(ع)انه تصدق بخاتمه و هو راکع» سپس روایاتدانشمندان به اتفاق بیانگر آن است که این آیه شریف درباره امیرمومنان(ع)نازل شد آن هم زمانى که حضرت در حال رکوع انگشترش راصدقه داد. سپس رسول گرامى آن را به روشنى بیان کرد و فرمود: هرکس من مولاى اویم على مولاى اوست. خدایا، هر کس على را ولى باشدتو نیز او را ولى باش و هر کس با او دشمن باشد تو نیز او رادشمن باش؛ و در حدیث دیگر مىفرماید: على قرض هاى مرا پرداختمىکند و او بعد از من خلیفه شما است.
لاریجانی:غدیر معرفی کننده مدل نظام اسلامی است که پیوند نبوت و امامت را در زمان غیبت مطرح میکند ...
رییس مجلس شورای اسلامی غدیر را صرفا یک حادثه تاریخی ندانست و آن را صراطی برای اسلامخواهان توصیف کرد که بتوانند سعادت دنیوی و اخروی خود را تضمین کنند.
به گزارش خبرآنلاین، علی لاریجانی در آغاز جلسه علنی صبح امروز مجلس با تبریک عید غدیر خم با اشاره احادیثی از امام رضا (ع) و پیامبر اکرم(ص) در مورد حادثه غدیر گفت: امام رضا(ع)، فرمودند"عید غدیر در نزد اهل آسمان از اهل زمین مشهورتر است و لذا عظمت غدیر در آن است که خداوند آن را اکمال و اتمام دین برای بندگان خود قرار داده است".
عید غدیر ، یک عید اصیل اسلامى است . چرا که روز هجدهم ذى الحجه را مسلمانان در سه قرن اول ، به این عنوان جشن مى گرفته اند.
گفتار مقریزى که مى گوید : اولین بارى که این عید در اسلام معروف شد ، در زمان فرمانروایى معزالدوله على بن بویه ، در عراق بود ، وى آن را به سال سیصد و پنجاه و دو هجرى ، بوجود آورد و از آن پس ، شیعیان این روز را عید قرار دادند ، غیر صحیح و قابل قبول نیست . زیرا مسعودى گفته است : فرزندان و شیعیان على رضى الله عنه ، این روز را گرامى مى داشتند و این در حالى است که مسعودى شش سال قبل از تاریخى که مقریزى مى گوید ، یعنى به سال سیصد و چهل و شش هجرى ، فوت کرده است . فرات بن ابراهیم از دانشمندان قرن سوم ، حدیثى را از امام صادق (ع) روایت مى کند که حضرت در آن از آباء طاهرینش ـ علیهم السلام ـ نقل مى کند : رسول اکرم(ص) فرمود :
یوم غدیر خم أفضل أعیاد أمتى ... ( روز غدیر از بهترین اعیاد امت من است ... )
پرسش: دیدگاه علماء و دانشمندان اهل سنت، درباره غدیرخم چیست؟
پاسخ: در کتاب هاى بسیارى از دانشمندان اهل تسنن (و همه کتب معروف شیعه) اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ بیان شده است که آیه شریفه «یَـأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِى الْقَوْمَ الْکَـفِرِینَ; (مائده،67) اى پیامبر! آن چه را از سوى پروردگارت نازل شده است، به طور کامل ]به مردم برسان [و اگر نکنى رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از خطرهاى ]احتمالى[ مردم نگاه مى دارد و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمى کند»، در شأن امیرالمؤمنین على(علیه السلام) نازل شده است.
این روایات را گروه بسیارى از صحابه، از جمله: «ابوسعید خُدرى»، «زیدبن ارقم»، «جابربن عبدالله انصارى»، «ابن عباس»، «براءبن عازب»، «حذیفه»، «ابوهریره»، «ابن مسعود» و «عامر بن لیلى» نقل کرده اند; بنابراین روایاتى که در این زمینه در کتب معروف اهل سنت و شیعه نقل شده بیش از آن است که کسى بتواند آن ها را انکار کند.•
یکی از ماجراهایی که هیچکس نمی تواند آن را انکار کند و در بیان رد آن براید حتی آنها که دشمن ترین نسبت اعتقادات شیعه هستند ماجرای غدیر خم است و برای بیان این مطلب نیازی به سند حدیث نیست چرا که امری مسلم و متواتر است که همگان آن را قبول دارند . اما جالب است که بدانید با چنین رویداد بزرگی که شیعه معتقد است در آن امر جانشینی پیامبر مشخص شده است در مقابل اهل سنت با چه دلایلی این اتفاق را رد می کنند . حال ما به بررسی دلایل اهل سنت می پردازیم که به طور خلاصه آنها می گویند در حدیث من كنت مولاه فعلي مولاه که آن را قبول دارند مقصود پیامبر دوست بوده نه آنکه شیعه آن را تعبیر به جانشین می کند .
در زبان عربی، به سرزمينهایی كه در مسير سيلاب قرار دارند و آب سيلها با عبور از ميان آنها به دريا میريزد "وادی" گفته میشود. در اين مسيرها، آبگيرهایی طبيعی به وجود آمده كه پس از عبور سيل از آنها، آبهای باقیمانده در آن جمع میشوند. به چنين گودالها و آبگيرهایی در عربی "غدير" میگويند. منطقهی "غدير خم" نيز در مسير سيلابهایی واقع شده است كه پس از عبور از غدير به "جُحْفه" میرسند و سپس تا دريای سرخ ادامه پيدا میكنند و آب سيلها را به درياها میريزد.
در مناطق مختلف عربستان، غديرهای زيادی در مسير سيلها وجود دارد كه با نامگذاری از يكديگر شناخته میشوند. اين غدير هم برای شناخته شدن از غديرهای ديگر، به نام "خم" نامگذاری شده است.
پس از پایان مراسم حج در سال دهم هجرت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه به سوی مدینه حرکت کرد. هنگامی که کاروان به منطقهای به نام غدير خم (در نزدیکی جحفه) رسید، جبرئیل از سوی خداوند، به پیامبر وحی فرستاد که:« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته »؛ _سوره مائده، آیه 67_ (ای فرستاده ما؛ تمام آنچه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، به مردم ابلاغ کن؛ و اگر این کار را نکنی رسالت خود را انجام ندادهای.)
غدير در قرآن:
اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا.
سورهی مائده، آيهی 3
امروز (روز غدير خم) دين شما را به حد كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را بعنوان دين براى شما پسنديدم.
غدير از نگاه معصومين(ع):
1- عيد خلافت و ولايت
زياد بن محمد گويد: بر امام صادق(ع) وارد شدم و گفتم: آيا مسلمانان عيدى غير از عيد قربان و عيد فطر و جمعه دارند؟ امام(ع) فرمود: آرى، روزى كه رسول خدا(ص) اميرمؤمنان(ع) را (به خلافت و ولايت) منصوب كرد.
عباس براتیپور
تا شد به روي دست نبي (ص) مرتضي (ع) بلند
شد رايت جلال خدا برملا بلند
بشنيد چون كه نغمه «يا ايهاالرسول»
گرديد منبري همه از پشتهها بلند
مرآت پاك لميزلي، آيت جلي
شد بر سرير دست حبيب خدا بلند
آيين پاك ختم رسل ناتمام بود
گر بر نميشد آن مه برج ولا بلند
هنگامه شد به كوري چشمان دشمنان
شد بانگ مرحبا ز همه ما سوي بلند
خورشيد دين، سپهر يقين، ختم مرسلين
شد زين سبب ميان همه انبيا بلند
تا شد به عرش دست نبي ماه عارضش
شد اين ندا ز بارگه كبريا بلند
تكميل شد شريعت پاك محمدي
چونان كه گشت دين خدا را لوا بلند
اي مظهر صفات خداوند لايزال
وي از تو آسمان ولايت به پا بلند
هرجا كه بود پيكر هر ناتوان به خاك
هر جا كه بود ناله هر بينوا بلند
هر جا كه بود طفل يتيمي سرشكبار
هرجا كه بود شعله شور و نوا بلند
از بهر دستگيري آنان سپندوار
يكباره ميشد يد مشكلگشا بلند
تا خانهزاد خود كُنَدَت كردگار پاك
بهرت نمود خانه خود را بنا بلند
آهنگ «تفلحوا» چو شنيدي ز كوي دوست
و آواز خوش چو شد ز حريم حرا بلند
يكباره دست بيعت خود را از روي شوق
كردي به سوي شمس رُسل، مصطفي بلند
مدحتگر تو ذات جلالت مأب حق
مدح تو كرده با سخن «هل اتي» بلند
پا بر حريم خانه چون بگذاري از شرف
فرياد شوق ميشود از بوريا بلند
با ذوالفقار تو همه جا آشكار بود
دست بلند شير خدا، «لافتي» بلند
ما ريزهخوار خوان ولاي توايم و بس
از لطف توست اين كه بُوَد بخت ما بلند
خمّ غدير بود و به قدرت خدا نمود
جاه و جلال آن دُر يكدانه را بلند
در پهن دشت ظلمت كفر و نفاق و كين
همواره بود آيت شمس الضّحي بلند
باب المراد اهل جهاني و ميكنند
بر آستان قدس تو دست دعا بلند
اي نفس قدرت ازلي، - يا علي - نماي
نخل شكوه نهضت «روح خدا» بلند
ما پيروان مكتب سرخ ولايتيم
گر ميزنيم گام سوي كربلا بلند
عرش خدا زغصه بلرزاند، آن زمان
تيغي كه گشت بر سر آن مقتدا بلند
تا مست جام توست «براتي» به روزگار
سر ميكند به عشق تو روز جزا بلند
این صدای گرد و خاک بال کیست؟ / این تلاطمهای موج یال کیست؟
اولین بار است میخواند سرود! / آخرین بار است میآید فرود
آمد و شوقی شد و در سینه ریخت / بر سرم بارانی از آیینه ریخت
بند تسبیحم برایش دانه شد / مسجد قلبم کبوترخانه شد
آیهای آورده سنگین و ثـقیل / زیر این آیه تلف شد جبرئیل
آیهای از حضرت قدوس خم / شیعیان «الیوم أکملت لکم»
آیهای آورد و خود پرواز کرد / باب عشق و عاشقی را باز کرد
آیهاش ظرفیت سی جزء بود / وه که هم اعجاز وهم ایجاز کرد
میشود با گفتن یک واژهاش / یکصد و ده مرتبه اعجاز کرد
میشود با خواندنش جبریل شد / سینهی هفت آسمان را باز کرد
گفت باید از همین ساعت به بعد / روز را با «یاعلی» آغاز کرد
گفت و گفت و گفت از حمد خدا / با عبارات و اشاراتی رسا
گفت حمد آن که باران آفرید / از کویر و ابرها نان آفرید
استجابت را شبیه آب کرد / آه را از پشت طوفان آفرید
شیعهی خورشید، یعنی ذره را / آفرید اما فراوان آفرید
از نکاح اسم رحمن و رحیم / طفل اقیانوس امکان آفرید
بعد از آن که شانهای بر باد داد / حال دریا را پریشان آفرید
خودنمایی کرد بر جن و ملک / حیدری از جنس انسان آفرید
سایه را دنبالهی خورشید کرد / نور را بر ذرهها تأکید کرد
گفت زین پس هر کسی دارد نیاز / سوی حیدر پهن سازد جانماز
هر که را من قبله بودم تا به حال / کعبهاش باشد علی، تمّ المقال
این که دستم منبر دستش شده / این که جبرائیل هم مستش شده
روی این آیینه حق تابیده است / عکس تجریدی خود را دیده است
حرف حق را می زند آیینهوش / با لب شمشیر تیز و مخلصش
دستهایش بوی خیبر میدهد / خستگی را از همه پر میدهد
منبری از خطبههای ناب خواند / در غدیر اسم علی را آب خواند
السلام ای آب دریای صمد / ای زلال «قل هو الله أحد»
ای که میگردی شبیه انبیا / بر هدایتکردن قومت بیا
ای رسول مردم آیینهها / بعثت غارت، حرای سینهها
ای به بالای جهاز اشتران / شأن تو بالاست، در بالا بمان
از تو میریزد صفات کبریا / ذات تو ممسوس ذات کبریا
نردبان وصف تو بیانتها / پلهی این نردبان سوی خدا
چون تکلم میکنی موسائیام / تا که خلقم میکنی عیساییام
جفت دردم، کشتی نوحت کجاست؟ / جسم سردم، گرمی روحت کجاست؟
ای مسیح دردهای لاعلاج / ما همه دردیم، ظرف احتیاج
ما همه زخم یتیم کوچکیم / کن مدارا با همه، ما کودکیم
ما نسیم ذکر تقدیس توایم / حاجیان فصل تندیس توایم
کوچه را میگردی و طی میکنی / کوزه را ظرفیت می میکنی
روی دوشت کیسهی خرما و نان / میروی در کوچهها دامنکشان
کیسه نه دل میبری بر روی دوش / شیعه هستم شیعهی خرمافروش
ای سفیدی ای کبودی ای بنفش / ای به چشم پای سلمان، جای کفش
ای به هر گام تو صدها التماس / کیسه بر دوش سحر ای ناشناس
ما همه مدیون شمشیر توایم / تشنهی نان جو و شیر توایم
بیعت گیجیم ما را راه بر / با خودت تا اشتهای چاه بر
علی(ع) از وقتی اسوه ی زمین وزمان برای جهان وجهانیان شد که در لیلة المبیت عشق بازی نمود،در میهمانی رسول خدا با ابلاغ «انذر عشیرتک الاقربین »مقرّب بود مقرب تر گردید،بادستان خیبر گشای خود قلب های ظلمت زده را فتح کرد،دریتیم نوازی رازی ماندگار بین خود وخداوندگار آفرید،درغزوه ی احد تنها جوانمردی بود که «لافتی الاّعلی لاسیف الاّذوالفقار »زینت بخش حنجره ی جبرئیل وطنین انداز بر قلب نبی خدا گردید،در خزوه خندق یا خود عالمیان غرق تحیر گردانید،درنماز عاشقانه اش انگشتری خود را مصداق «یا ایها الرسول ....واقیموا الصلاة ویوتون زکاة..» گرداند،دریاری ولایت زمان خود ودر پیمان حلف الضول خود اول بسیجی ولایت مداری عالم را به نام خود ثبت گردانید،در عید غدیر خم حجت را با ابلاغ «الیوم اکملت لکم دین »نعمت ولایت ورسالت دین را به اتمام رسانیدو امّا امروزچشمان بصیرت بین می خواهد که با تجلی قطره ای ازاقیانوس مظهرالعجایب، راه ولایت وهدایت را تمییزوسعادت دنیا وآخرت را تعیین نماید.باشد که از متمسکین به حضرتش وراه هدایتش وولایتش باشیم وسیره ی علمی وعملی آن حضرت اسوه را ه دین ودنیایمان باشد.
تعداد صفحات : 3